سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشی که بدان عمل نمی شود، مانند گنجی است که از آن خرج نمی شود . صاحبش در گردآوریش خود را به رنج می اندازد و به بهره اش نمی رسد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
یکشنبه 87 آبان 19 , ساعت 2:47 عصر

 

 

یکروز ، صبح زود ، ازل بود یا ابد

فرقی نمی کند ، سر این راه نا بلد

پا کردم عقل را و بسی راه ، دور شد

نزدیک بود گم کندم کفش بی خرد

یکروز ، صبح زود رسیدم که : اَالسلام

یکروز ، صبح ، جای صنم گفتم : الصمد

عیسی که نیستی پدر تو امام بود

این بار چندم است که گهواره حرف زد؟

ای آب نونهال که یک قطره ی شما

کافیست در شکستن اندام پیر سد

تو آن ستاره ای که تمام منجمان

حتی نکرده اند شبی هم تو را رصد

نام تو چیست؟ کودک موسی؟ نه؟ گــُل ؟ نه ؟ سیب؟

جایت کجاست؟ باغچه ؟ گهواره ؟ یا سبد؟

دریا کنار مرقد تو موج میزند

ماهی و پادشاهی تو حکم جزر و مـَدّ

از یک شروع می شوی و هفت مرتبه

در جلوه می روی بشوی هشتمین عدد

هر کس که میدهد به تو از دور یک سلام

وقت جواب ، مضربی از هشت می شود

اینجا فقط توئی و توئی این "توئی " چه خوب!

آنجا منم ، منم ، منم و این "منم " چه بد!

من قصد کرده ام بروم مشهد الرضا

من قصد کرده ام بروم یا علی مدد

 

 

 

 



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ